همکاریهای فرهنگی

تفاهم بسیار خوبی از منظر فرهنگی بین دو کشور وجود دارد و مشابهت های فراوان بین ایران و سوئد، بستر ساز چنین تفاهمی بوده است. این درحالی است که سوئد کشوری سکولار است و مذهب نقشی در حکومت این کشور ندارد. اما جمهوری اسلامی ایران کشوری مذهبی است و مردم و دولتش امور خود را عمیقا بر مذهب بنا کرده اند. گرچه اکثریت مردم سوئد پیرو دین مسیحیت شاخه لوتری هستند، ولی قانون اساسی سوئد ازادی مذهب را به رسمیت شناخته است. شهروندان سوئدی از بدو تولد عضو کلیسای لوتری تلقی نمیشوند بلکه عضویت در این کلیساها اختیاری است اما پادشاه از این امر مستثنی است و باید لزوما عضو کلیسا باشد. در مقابل اکثر قریب به اتفاق ایرانیان مسلمان هستند و مذهب نقش بی بدیلی در زندگی خصوصی و متعاقبا صحنه فعالیتهای اجتماعی سیاسی ایران دارد و حتی قوانین کشور باید منطبق با شرع باشد. نکته آن است که مذهب ایرانیان، مذهبی مبتنی بر فهم و شرح صدر است است که برای پیروان دیگر ادیان احترام قائل بوده، همواره بدنبال تفاهم و قرابت با دیگر ادیان است. ایران کشوری است که همواره پرچم دیالوگ بین مذهبی را برافراشته و پیشگام گفتگوهای مذهبی بین کشورها و مذاهب بوده تا از طریق تعارف بین مذهبی، درک و شناخت از دیگر مذاهب را توسعه داده "تحمل" را سرلوحه هر اقدامی قرار دهد.

ایران یکی از چند منشأ اصلی تمدن بشری است و سهم ایران در دستاوردهای تمدن کنونی بشر غیرقابل انکار است. از جمله مشخصه های شگرف تمدن ایرانی در قرون و اعصار گذشته، تحمل و شرح صدر مردم این کشور نه فقط در دوران کنونی بلکه از هزاران سال قبل و از تمدن کورش بر سرزمین ایران بوده است. کتیبه های تخت جمشید از آن نظر ارزشمند هستند که نشان می دهند تخت جمشید و پاسارگاد برخلاف اماکن دیگر هزاران ساله دیگر کشورها، توسط بردگان و به زور شلاق بنا نشده اند. بلکه توسط استادان و کارگران آزادی ساخته شده اند که در ازاء کار خود و به اندازه تخصص شان و کاری که انجام می‌دادند، دستمزد می‌گرفتند و از مزایایی مانند مرخصی و پاداش هم برخوردار بوده اند و حتی گهگاه پاداش، هدیه و کمک هزینه جنسی نیز دریافت میکرده اند. حتی اتباع سرزمین های دیگر نیز که در تخت جمشید کار می کردند ،از حقوق و مزایا برخوردار بودند.

در آن روزگار یهودیان به پادشاهی ایران پناه آوردند و با آرامش در ایران زندگی کردند. این شیوه تحمل (tolerance) و پذیرش عقاید دیگران در قرون بعدی تاکنون که بخاطر اکثریت شیعه ایران، شیوه حکومتی جمهوری اسلامی ایران است ادامه داشته است. جمهوری اسلامی ایران علیرغم آنکه حکومتی دینی است، اما مبتنی بر یک اصل اسلامی رکین که "هیچوقت نمیتوان دیگران را مجبور به پذیرش عقیده ای از جمله اسلام نمود"، با دیگر ادیان از طریق گشاده رویی برخورد کرده و از همان ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی ایران، نمایندگان ادیان دیگر یهودی، زرتشتی و ارمنی را در چارچوب مجلس شورای اسلامی گذارد. بنوعی که هم اکنون نمایندگان این اقلیت ها همانند یک نماینده دیگری از مجلس شورا می باشد که برای ورود به مجلس نیازمند چند صدهزار رای است.

شبیه همین فرهنگ شرح صدر در سوئد نیز وجود دارد. نگاهی به بافت پارلمان سوئد نشان میدهد که تعداد قابل توجهی از نمایندگان پارلمان متولد این کشور نبوده ریشه ای غیر سوئدی همچون ایرانی دارند. سوئد گشاده رویی قابل تقدیری نسبت به عقاید دیگران دارد و در این کشور ازادی کامل مذهبی وجود دارد. سوئدیها نسبت به درامد سرانه شان، بیشترین مهاجر خارجی را با اغوش باز پذیرفته اند. بنوعی که هم اکنون والدین قریب 1.6 میلیون نفر از ساکنان سوئد خارجی هستند. پذیرش مهاجرین و پناهندگان از جمله شباهتهای دو کشور سوئد است. همانگونه که در سالهای گذشته پناهندگان و مهاجرین فراوانی سوئد را بعنوان مأمن خود برگزیده اند، ایران نیز در طی دهه های گذشته پناهگاه مهاجرین و پناهندگان زیادی از کشورهای اطراف خود بوده، بطوریکه هم اکنون نزدیک به سه میلیون پناهنده و آواره خارجی در ایران زندگی میکنند. بنابراین از مهمترین مشترکات و شباهتهای شگرف دو کشور مهاجر فرست و خیلی مهمتر «مهاجرپذیر بودن» دو کشور می باشد. تعداد زیادی از سوئدیها و ایرانیان در دهه های گذشته به دیگر کشورها مهاجرت کرده اند اما مهم آنکه هر دو ملت ایران و سوئد، آغوشی باز برای پذیرش مهاجرین دیگر کشورها داشته اند.

اینکه هم اکنون بیش از یکصد هزار نفر از اتباع ایرانی در سوئد رحل اقامت گزیده و با مهاجرت به این کشور از  ساکنان این کشور شده اند، نشان دهنده این است که سوئد را از نظر فرهنگی محلی امن و مناسب برای اقامت و مهاجرت خود یافته اند و نشانگر علائق فرهنگی مناسب و مشخص بین دو ملت می باشد. میتوان گفت هم اکنون در هیچ وزارتخانه، سازمان و شرکتی از سوئد نیست که نتوان افرادی را با ریشه ایرانی یافت. سوئدیها ایرانیان مهاجر را احترام کرده و ایرانیان مقیم نیز، بخوبی با فرهنگ سوئدی همزیستی کرده و در ارکان مختلف حکومتی سوئد، مراکز سیاسی اقتصادی فرهنگی آن نقش سازنده ای داشته اند. منظور آن نیست که فرهنگ دو کشور کاملا یکسان است. نکته آن است که علیرغم تفاوتهایی که در فرهنگ دو ملت وجود دارد، کشش های زیادی بین دو ملت وجود داشته است. همزمان باید اقرار کرد که حضور خیل عظیم مهاجران ایرانی در سوئد به آشنایی متقابل فرهنگ های طرفین کمک شایانی نموده است.

از جمله مراکزی که محل بروز حضور ایرانیان در سوئد است، مراکز علمی دانشگاهی است. تعداد زیادی از دانشجویان ایرانی، برای تحصیلات دانشگاهی و عالی خود به سوئد آمده و بعد از فارغ التحصیل شدن نیز جزو اعضای هیئت علمی دانشگاه های این کشور شده اند. بطوریکه هم اکنون اساتید و دانشجویان ایرانی مقیم سوئد پل بسیار مستحکمی برای مراودات فرهنگی علمی ایران-سوئد می باشند. تماس میان دانشگاههای دو کشور و همچنین مشارکت اساتید دو کشور در کنفرانسهای علمی طرفین ادامه داشته و این مراودات به امضای اسناد رسمی میان دانشگاههای دو کشور نیز منجر شده که یکی از مهمترین آنها امضای اسناد همکاری میان انستیتو کارولینسکای سوئد با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران به نمایندگی از چند دانشگاه ایرانی در زمینه پروژه های متعدد پژوهشی است

ایرانیان به مدد حضور خود در سوئد، برخی آداب و رسوم و حتی واژه های کلامی شان را نیز به سوئد منتقل و صادر کرده اند. امروزه در سوئد برگزاری مراسم عید نوروز، هفت سین، غذاهای بسیار خوشمزه ایرانی و یا مراسم چهارشنبه اخر سال امری سوال برانگیز و ناشناخته نیست و ایرانیان مقیم، "نوروز" این میراث گرانبهای هزاران ساله شان که از پیش از پذیرش اسلام به ارث برده اند را به سوئدیها معرفی کرده اند. بسیاری از سوئدیها میدانند که ایرانیان سال جدیدشان را همزمان با شکوفه باران گلهای بهاری و بیدار شدن طبیعت جشن میگیرند و به این میراث گرانبها و بسیار ارزشمندشان که از نیاکان خود به ارث برده اند می بالند. جالب اینکه، بسیاری از سوئدیها نیز در چنین ایامی با ایرانیان همراهی و همدلی میکنند. از مهمترین نکات جنبی حضور خیل عظیم ایرانیان مقیم سوئد، "تعارف" به معنی شناختن و شناساندن مفاخر فرهنگی دو طرف است. ایرانیان گنجینه های فوق العاده ارزشمندی را از نیاکان خود به ارث برده اند که هم اکنون جزو میراث بشریت است. آن مواریث بشری در حال حاضر از حصار مرزهای ایران بسیار فراتر رفته است. ایرانیان به این آداب و میراث کهن ارزشمند افتخار کرده، آن را حفظ و خاضعانه به دیگران معرفی میکنند. همزمان همه میدانند که آنچه خود ندارند را، باید از دیگران همچون سوئدیها که از بهترین و پیشرفته ترین کشورهای اروپایی هستند، بیاموزند.

ایرانیان از بهترین اقلیت های موجود در سوئد هستند و آنجا که سخن از اقلیتی آرام و بی دردسر، تحصیلکرده و باهوش و خصوصا دور از هرگونه افراطی گری در سوئد میشود، نام جامعه ایرانیان مقیم سوئد بخوبی می درخشد. سالهاست افراطی گری و خشونت خصوصا به نام مذهب سراسر خاورمیانه را فرا گرفته و عده ای تروریست و افراطی، اهداف ضدبشری شان را به نام دین معرفی میکنند. اما این افتخار برای ایرانیان بس که در هیچیک از خشونتهای اینچنینی، از حادثه برج های دوقلو در امریکا تاکنون و پیش از ان نبوده و نیستند. مصونیت ایرانیان از هرنوع افراطی گری که خصیصه فرهنگی آنان است، ناشی از امتزاج دو مشخصه قوی فرهنگی آنان است. اول- تمدن قدیمی، هزاران ساله و عمیق و قابل اتکائی که پدرانشان در ان نقش داشته اند و فرهنگ زندگی سالم را سینه به سینه به فرزندانشان منتقل کرده اند. دوم- پذیرش معتدل ترین دیدگاه اسلام. مهمتیرین بنای اعتقادی اکثریت شیعه ایران بر حُب و دوستی اهلبیت پیامبر (ص) بنیان نهاده شده و این بنای عقیدتی و آموزه های غرور آفرین، همواره ایرانیان را از خشونت نسبت به دیگران دور کرده و تحمل ادیان دیگر را برای آنان آسان نموده است. اینکه عشق و محبت به اهلبیت پیامبر اسلام کانون اعتقادات مردم ایران است، هرگز منحصر به اکثریت شیعه ایران نبوده و برادران و خواهران اهل سنت و فراتر از آن اقلیتهای غیر مسلمان ایرانی را نیز مسحور خود کرده و همین دو سرچشمه غنی فرهنگ کنونی ایرانیان، مردم ایران را افرادی با شرح صدر و با تحمل نسبت به دیگران ساخته است.

همین خصیصه در ایرانیان مهاجر به سوئد بخوبی چشم نواز است. این خصیصه باعث شده که همه جا سخن از همراه بودن، دمساز  بودن، معتدل و دور از  افراطی گری بودن ایرانیان مقیم سوئد باشد. این خصیصه بسیار شگفت مردم ایران مورد توجه مردم سوئد قرار گرفته و باعث گردیده که به گرمی پذیرای مردم ایران در کشور خود باشند و همزمان، ایرانیان مقیم نیز نقشی کاملا سازنده و مفید در ارکان حکومتی سوئد ایفا کنند و شاهد باشیم که از سطوح عام جامعه سوئد تا پارلمان و حتی دولت سوئد، ایرانیان فرهیخته اشتغال داشته باشند. حضور ایرانیان کارآمد نه تنها در ارکان حکومتی، بلکه در جوامع دانشگاهی، فنی مهندسی، پزشکی و دندانپزشکی و... سوئد نیز چشم نواز بوده شاهد گرمی آغوش مردم سوئد نسبت به آنان هستیم.

نظام تامین اجتماعی سوئد با بیش از یک قرن سابقه بسیار مبرز بوده، همه شهروندان را زیر پوشش قرار میدهد و خدمات لازم را حتی در دوره بیکاری، بازنشستگی و غیره به آنان ارائه میدهد. این نیز یکی دیگر از مشابهت های فرهنگی دو کشور است زیرا در چهار دهه اخیر، توجه به اقشار مردم و حمایتهای اجتماعی سرلوحه همه دولتهای مختلف ایران بوده بنوعی که بخش قابل توجهی از بودجه کشور را خدمات عمومی به خود اختصاص داده است. البته مهمترین تفاوت بین سوئد و ایران در این است که سوئد تمامی این خدمات را از مالیاتهای مردم تامین میکند ولی ایران بر بودجه منابع نفتی خود تکیه داشته، هم اکنون در مسیر رها کردن اقتصاد از انحصار این منبع است.

با اتکا به زمینه های پیش گفته، زمینه همکاریهای فرهنگی دو کشور ایران و سوئد فراوان است. فیلمهای ایرانی معمولا در عرصه فستیوال های فیلم جهانی جولانگاه خوبی داشته اند و در سوئد نیز درخشیده اند. همچنین گهگاه شاهد حضور تیم های ورزشی مختلف ایرانی از جمله فوتبال، دومیدانی، تنیس و غیره در سوئد بوده ایم که از جمله، حضور تیم بانوان فوتبالیست ایرانی در سوئد در اکتبر 2016 مثال زدنی است. خانمهای فوتبالیست ایرانی با سفر به گوتنبرگ و بازی در مقابل تیم ملی فوتبال زنان سوئد که دارنده مدال نقره المپیک سال 2016 است، بخوبی نشان دادند که چگونه اعتقادات اسلامی نه تنها محدود کننده عرصه فعالیت زنان ایرانی در اجتماع نیست بلکه مشوق نیز می باشد.

آلات موسیقی متعدد ایرانی که برخی از قرنها قبل به ارث رسیده اند، در کنار خوانندگان خوش صدا و صاحب سبک، به اضافه اشعار فوق العاده غنی مبتنی بر ادبیات فاخر و اشعار بی نظیر و پرمعنای شعرای شهیر ایرانی، همه و همه موسیقی ایرانی را در اوج ارزش بالا برده صاحب جایگاهی جهانی کرده اند که نه تنها در منطقه خاورمیانه بلکه در دنیا، خوش درخشیده است. اجرای موسیقی ایرانی با عنایت به کیفیت بالای اجرای آلات موسیقی، در کنار خوانندگان توانای ایرانی از زمینه هایی است که در سوئد قابل ارائه بوده و در قرابت فرهنگی دو کشور نقش خوبی ایفا کرده است. جایگاه موسیقی در سوئد نیز والاست و در این کشور موسیقیدان های حرفه ای در قالب ارکستر سمفونی ها و صدها گروه موسیقی مستقل فعالیت دارند. هزاران نفر در صنعت موسیقی و خوانندگی سوئد حضور دارند بنوعی که سوئدیها بعضا خود را ملت خواننده ها میدانند.

سوئد همواره مشوق حضور فعالتر زنان در عرصه های اجتماعی است و معمولاً بر چنین اصلی تاکید دارد. شبیه همین دیدگاه در ایران وجود داشته، خصوصا بعد از انقلاب اسلامی ایران تلاش فراوانی برای توسعه فعالیت و حضور خانمها در کشور صورت گرفته است. از چهار دهه قبل به حضور خانمها در عرصه اجتماع اهمیت داده شد و دولت ایران سعی کرده مشارکت و حضور خانمها را در عرصه اجتماعی فزونی بخشد. در حال حاضر دانشگاههای ایران از مهمترین نمادهای این عرصه هستند که مطمئنا در اینده نزدیک بر مشاغل ایران نیز تاثیرگذارند. روند داوطلبان و همچنین قبولی های کنکور سراسری دانشگاههای ایران همواره به نفع خانمها رو به رشد بوده است. مثلا 59 درصد داوطلبان آزمون سراسری ورود به دانشگاه‌ها (کنکور) در سال 1359 شمسی دختر بودند در حالیکه تنها 41 درصد مرد بوده اند. همچنین نتیجه کنکور سراسری همین سال نشان میدهد 57 درصد آنانکه موفق به گذراندن موفقیت آمیز امتحان کنکور و اخذ مجوز ورود به دانشگاه شده اند، خانم بوده اند. روند حضور غالب خانمها نسبت به آقایان در بین داوطلبین و نیز قبول شدگان کنکور در سالهای متمادی همینگونه بوده است.

در کشور سوئد نیز عرصه دانشگاهها به سمت خانمها سوق یافته و همچون ایران، عرصه غالب داوطلبان و فارغ التحصیلان دانشگاهها در اختیار خانمهاست. مثلا درسال 2012 میلادی، 63 درصد فارغ التحصیلان دانشگاههای سوئد را خانمها تشکیل داده و تنها 37 درصد مرد بوده اند. بنابراین مشاهده میشود که توجه به ازدیاد حضور خانمها در هر دو جامعه سوئد و ایران از جمله مشابهت هاست. در حالیکه یک سوم (32 در صد) از جمعیت ایران را سنین 15 تا 29 سال تشکیل میدهد، تعداد دانشجویان در دانشگاههای ایران در سال 2013 به میزان 3600 هزار نفر بوده که نشانگر جامعه ای جوان، فعال و پویا در ایران است. آمار فارغ التحصیلان همین سال نشان میدهد که به میزان 234 هزار نفر یعنی 36 درصد فارغ التحصیلان دانشگاههای ایران، در رشته های مهندسی و رشته های مرتبط آن فارغ التحصیل شده اند. این عدد نزدیک به تعداد فارغ التحصیلان رشته های مهندسی در کشور ایالات متحده امریکا می باشد که در همین سال به میزان 234 هزار نفر بوده است.

هدف اصلی از تعاملات فرهنگی ایجاد شناخت درست در بین مردم و مقامات دو کشور از فرهنگ کشور دیگر می باشد. همین شناخت و تعارف است که متعاقباً زمینه همکاریهای فرهنگی را نشان میدهد و هرچه این شناخت بیشتر و عمیق تر گردد، مراودات بیشتر و متنوع تر خواهد شد. امید است همکاریهای فرهنگی بین دو ملت و دولت ایران و سوئد که سنگ بنای اصلی روابط دو کشور و مردم را در دیگر بخش ها بنا می نهد، هرچه بیشتر رونق وگسترش یابد. ان شاءالله